سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پاییز 1384 - میخانه عشق
برترین مردم کسی است که دانش مردم را بر دانش خویش بیفزاید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نویسنده: علی شنبه 84/9/5 ساعت 4:26 صبح .

یا حضرت حق

سلام بر تو ای غریب،ای که در مقام رضائیت،رضا را برای سائلان آستان درگاهت می خواهی.

ای که دست پر سخاوتت حتّی آهوان خسته ی صحرایی را که دربند زمین اند،ضامن است.

از تو میخواهم در این دوران که گمگشتگی بشر تا غایت ظلوماً جهولاً را درنوردیده است، از می پنهان میخانه ات نصیبی بر ما دهی

نصیبی از لطف برای مستی و عشقی برای هستی

و صبری برای انتظار تا وعده ی زیبای دیدار

دیدار با همو که غریب تر و تنها تر از  توست.

آمین یا رب العالمین....به امید ظهورش 

دوست دارم صدات کنم ،تو هم منو صدا کنی

من تو رو نگات کنم ،تو من منو نگاه کنی 

قربون صفات برم از راه دوری اومدم

جای دوری نمیره اگه به من نگاه کنی

میشه کنج حرمت گوشه ی قلب من باشه؟

میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی ؟

تو غریبی و منم غریبم ،امّا چی میشه

دل این غریبه رو با خودت آشنا کنی

به وفای کفترای حرمت، منم میخوام

کفتری باشم، که تنها تو منو هوا کنی

دل من زندونیه تویی که تنها میتونی

قفسو وا کنی و پرنده رو رها کنی

دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میرم

دوست دارم تا من میام زود گره ها رو وا کنی

دوست دارم که از حالا تا صبح محشر همه شب

من رضا رضا بگم ،تو هم منو رضا کنی

 

 

 


نظرات شما ()

موضوعات یادداشت

نویسنده: علی دوشنبه 84/8/30 ساعت 2:18 صبح .

یا حضرت حق

این روزها که میگذرد به دیدار تو دلشاد تر میشوم ،

 نه آنکه بگویی من لایق دیدار تو ام نه !

 بلکه اگر باشد نگاهی ،ازسوی مهربانیِ توست.

 تو خود خوب می دانی که علف هرزی در زیر چتر گلبرگ های زیبایِ نرگس وارت به امید صبح زنده است .

چون علف می داند که این صبح است که شبنم خوش عطر گلبرگ هایت را بر سرش ارزانی میدارد .

گل زیبای من ، سپیدهء صبحِ تو را به انتظار نشسته ام.

:::گل نرگس***:::عج***

 

ظریفی میگفت :روزگار بد روزگاری است.

این را از افعال و کردار دیگر مردمان می توانی بخوانی.

میگفت آخرالزمان شده ،همه انگار بد شده اند !

انگار همهء آن چیز ها که قرار بود آخر دنیا پیدا شود پیدا شده!

ندانستم که دقیقاْ چه میگوید ، آخر همه عمر همچو کبک سر در برف داشتم.

امّا نیک که نظر کردم دیدم انگار راست میگوید!

هرکجا که چشم کارمی کرد بشر دیدم که جز به خود پرستی به چیز دیگری مشغول نبود.

میگفت :عمرِآدمی، از سر دنیا زیاد است .

میگفت دنیا لیاقت آدم را ندارد!

تلنگری خوردم و باز به یاد تو افتادم ،گفتم پس تو این همه سال چه کشیده ای!؟

آخر 1171 سال با چشم منزّه و پاکت  بدی  را دیدن آسان نیست.

دل تو خون تر از همه است .

امّا ای عزیزِ دل ،خواستم که با تو بگویم ، هستند در این میانه  آنهایی که بوی تعفّن دنیا شامه شان راهنوز  پر نکرده و مست از شراب عطر آگین ألست اند

آنها که به کوی تو حیرانند آنها که تو را می خوانند و تو را می خواهند

به امید آمدنت کوچه باغ دل را چراغان میکنیم و چشم به راهت می مانیم.

دعای قنوت امام علی (ع)
خدای فریادرس من!
به شکایت نزدتوآمدم اما،
نمی دانم ازکدامین درد بایدم نالیدن
ازفراق محبوب تو مصطفی(ص)
یا غیبت آشکارترین حجتت بر گسترده هستی
،از کمی دوستان یکرنگ و یکدل
یا بسیاری دشمنان هرزه
ازهجوم ناپاک مردمان
،یا برآمدن طوفان های بلا
نمی دانم کدامین رنج، دست نوازش تورا برسرم می کشاند
لیک کویر تفتیده ی جانم
،باران عدل تورا انتظار می کشد
تا کام خشکیده اش سیراب گردد
و دل آزرده ام ظهور عزیزی را می طلبد
تا عمیق زخم هایش التیام یابد
به لطف رحمتت دل بسته ام.

آمین یا رب العالمین


نظرات شما ()

موضوعات یادداشت

نویسنده: علی یکشنبه 84/8/29 ساعت 9:24 عصر .

منتظران را به لب آمد نفس

                                    ای ز تو فریاد

                                                     به فریاد رس...

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟!


نظرات شما ()

موضوعات یادداشت


ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی

ایمیل



تعداد کل بازدید

تعداد بازدید امروز

لوگوی خودم
پاییز 1384 - میخانه عشق

لوگوی دوستان

دوستان

هر دو عاشق(محسن)


حضور و غیاب

اشتراک
 

آرشیو

لطفاً با ابراز نظرات ارزشمندتان اینجانب را در ارائه بهتر مطالب یاری فرمایید.با تشکر ...یا حـــــق